دل نوشت و مغز نوشت های من

آیا زندگی اتفاقی است یا هیچ چیز اتفاقی نیست؟

دل نوشت و مغز نوشت های من

آیا زندگی اتفاقی است یا هیچ چیز اتفاقی نیست؟

همه ما اندک اندک تنها میشویم

همه ی ما
اندک‌اندک تنها می‌شویم
یکی خود را در زلالی آب غرق می‌کند
آن یکی دلواپس عشق می‌شود
و سکوت می‌کند
چون تسلیم شده است

---------

رابطه هم به طور رسمی پایان یافت. یک پایان محترمانه و با آسیب کم. نمیدونم باید قدردان طرف مقابل باشم که انقدر حواسش بود آسیب مینیمم باشه و تقریبا موفق بود یا اینکه ناراحت باشم که از دستش دادم. خیلی سعی کردم چیزایی که بلدم رو منتقل کنم اما میفهمم که اون شنوای محتوای حرف های من نبود. و آخرسر دلیل پایان یافتن این بود که من اونقدری که اون توجه و حمایت میکرده, من اینکارو نکردم. نمیتونم بفهممش شاید چون گوش شنوا نبودم و توصیه کردم. ایونت تورنتو حس میکنم تیر آخر رو به رابطه زد. ایونتی که خودم معرفی کردم و حالا چون اون تایمی که به هم ریخت پیشش نبودم میگه حمایتم نکردی. این فرد بیس لاین نداشت و دوس داشتنم رو فقط قسمت های منفیش رو دید و منو به عنوان پکیج نپذیرفت. راهی نیست جز پذیرش. وقتی مستقیم توی روت میگن باهات حال نکردم !

نظرات 1 + ارسال نظر
لیمو چهارشنبه 1 تیر 1401 ساعت 11:15 https://lemonn.blogsky.com/

یکبار برام اتفاقا افتاده و با تمام بدی ها واقعا ازش ممنون بودم. بنظرم یک پایان آروم میچربه به تمام خاطرات بد.

موافقم همینطوره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد