دل نوشت و مغز نوشت های من

آیا زندگی اتفاقی است یا هیچ چیز اتفاقی نیست؟

دل نوشت و مغز نوشت های من

آیا زندگی اتفاقی است یا هیچ چیز اتفاقی نیست؟

خمیر ترش

امروز خمیر ترش اصلا بالا نیومده بود و پر از حباب بود. بهش غذا دادم و دیدم بعد ده ساعت باز هم بالا نیومد . نصفش رو خالی کردم و مجدد غذا دادم بهش. ببینم فردا چطور میشه. فکر کنم نباید بهش دیت هم بزنم گویا ضربه باعث میشه بریزه.


بی صبرانه منتظرم ببینم چی میشه فردا روز پنجمشه.

امروز رییسم گفت که کارهای فول تایم شدن امضاهاش تکمیل شده فقط مونده پروسه استخدام که اونم مسیول منابع انسانی مرخصیه و چهارشنبه هفته بعد میاد. اینم شانس ما. واسه ماه جدید باز باید صورت وضعیت بدم.


دیت و دلم به خرج کردن نمیره خیلی دوست دارم برای خودم خرید کنم اما دست و دلم نمیره. ترس کم شدن پول گرفتم. امروز مامانم اینا رفته بودن عقد یکی از بچه های فامیل که ۲۰ سالشه فقط. ما که ۳۰ سالمون شد ! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد